معنی

دایره نا محدود، مطلق، کامل، قطعی، خالص، مستقل، استبدادی، غیر مشروط، ازاد از قیود فکری، خود رای
سایر معانی: محض، راستینه، بی چون و چرا، تمام عیار، تام، نامخلوط، خودکامه، قادر مطلق، مستبد، واثق، بی شبهه، مسلم، (حقوق) بدون قید و شرط، قاطع، (فیزیک) مطلق، هر چیز مطلق یا کامل، غیرمقید، ناوابسته، مجرد، در هندسه فضایی اقلیدس دایره نامحدود
[شیمی] مطلق
[سینما] فیلم مطلق
[عمران و معماری] مطلق
[برق و الکترونیک] مطلق
[مهندسی گاز] مطلق
[ریاضیات] مطلق
[پلیمر] مطلق

دیکشنری

مطلق
اسم
absoluteدایره نا محدود
صفت
absolute, utter, sheer, total, abstract, fullمطلق
perfect, complete, full, full, thorough, absoluteکامل
decisive, definite, definitive, certain, final, absoluteقطعی
net, pure, genuine, sheer, solid, absoluteخالص
independent, autonomous, absolute, free, non-aligned, self-determiningمستقل
autocratic, reactionary, absoluteاستبدادی
unconditional, unconditioned, absoluteغیر مشروط
absoluteازاد از قیود فکری
opinionated, overconfident, wayward, presumptuous, headstrong, absoluteخود رای

ترجمه آنلاین

مطلق

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.