ablution
معنی
شستشو، غسل، ابدست
سایر معانی: وضو، آب دست، مایع مورد استعمال در غسل تعمید، آب تعمید، (انگلیس - جمع) حمام و مستراح سربازخانه
[نساجی] شستشو
سایر معانی: وضو، آب دست، مایع مورد استعمال در غسل تعمید، آب تعمید، (انگلیس - جمع) حمام و مستراح سربازخانه
[نساجی] شستشو
دیکشنری
وضو
اسم
wash, rinse, laundering, washout, bathing, ablutionشستشو
wash, dip, ablution, immersion, soakingغسل
ablutionابدست
ترجمه آنلاین
وضو گرفتن