[زمین شناسی] باتلاق کوچک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبحک شناسایی ریشه و اشتقاق حروف الفباء
طب، اماس نوک پستان
[سینما] بی رنگ یا رنگ خنثی / بی فام
[سینما] عدسی ضد زنگ
نج، ظاهر شونده در غروب، افولی، شامگاهی
روانشناسى : نابهنجارى بساوشى در اندامهاى انتهایى
نام دژ معرف اتن، دژ، قلعه سایر معانی: (یونان قدیم) دژ، (بخش مستحکم شده ی شهر که معمولا در بلندی قرار داشت) بلندشهر، قلعه شهر، قلعه در شهرهای قدیمی یونان، نام دژ معرف اتن در یونان [زمین شناسی ...
متوجه به بالا، صعودی
تارک سر، سریتن، کیسه ی نازکی بر سر اسپرماتوزوئید، آکروزوم، کرانه تن، انتها تن، زبر تن، برجستگی قدامی سلول جنسی نر
از میان، از عرض، از وسط، یکسره، ازاین طرف بان طرف، از این سو بان سو، در میان سایر معانی: از یک سو به سوی دیگر، از یک طرف به طرف دیگر، از یک زمان به زمان دیگر، به طور ضربدر، به طور متقاطع، در ...
موشح، جابجاشونده، توشیحی سایر معانی: شعری که اگر حروف اول یا وسط یا آخر هر بند آن با هم نوشته شود واژه یا عبارتی را تشکیل می دهد، شعر موشح، شعر رمزی، جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و اخر ب ...