[نساجی] آب مقطر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] صفرها
[ریاضیات] مشتق صفرم
میل، خوش مزگی، مزه، رغبت، خوش مزه کردن سایر معانی: چاشنی، چشته، شور، شور و شوق، شوق و ذوق، اشتیاق، نیازش، تراشه ی پوست پرتقال یا لیمو ترش (که برای خوش طعم سازی در مشروب یا خوراک می اندازند) ...
ششمین وات الفبای یونانی (برابر با: z)، زتا، نام حرف ز در یونانی [ریاضیات] ششمین حرف از الفبای یونانی، z یا ?
[ریاضیات] تابع زتا [آمار] تابع زتا
[معدن] پتانسیل زتا (فلوتاسیون) [خاک شناسی] پتانسیل زتا
[نساجی] لیف مصنوعی زتک(اپلی مینیلیدن دی سیانید )
[کامپیوتر] زتا - پیشوند متری، به معنای 10 به توان 21× . این واژه کلمه ای نامفهوم است. نگاه کنید به metric prefixes.
[زمین شناسی] زمین ناودیس کراتونی - یک شبه زمین ناودیس که دارای یک ناحیه بالا آمده منفصل در کراتون نیز می باشد که رسوبات آواری را در خود جا داده است. یک گودال درون کراتونی. (کی 1945). - متراد ...
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaMg(Al,Fe3+)(C2O4)3•8(H2O) - وجه تسمیه : از نام Yurii Apollonovich Zhemchezhnikov (1885-1957) زمین شناس روسی
[نساجی] پارچه زیبرلاین ( که تار آن از پشم مرینوس و پود آن از پشم شتر است )