لیست واژه‌ها

zeolite facies or facies or facies or zeolite

[زمین شناسی] رخساره زئولیت - دسته ای از مجموعه های کانی های دگرگونی (رخساره) که شامل آنالسیم زئولیتی، هولندیت، استیلیت، لومونتیت و ویداکیت است. (کومبز 1960). این گروه در متاگریواکها و متاباز ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zeolite or zeolites or zeolites

[زمین شناسی] زئولیت - واژه زئولیت از واژگان یونانی به معنی سنگ جوشان اقتباس شده است کانیهای آلومینوسیلیکات (تکتوسیلیکات) آبدار که دارای عناصر فلزی قلیایی و یا قلیایی خاکی به ویژه سدیم، پتاسی ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zeolitic ore deposits or zeolitic or zeolitic

[زمین شناسی] کانسارهای زئولیتی - کانسارهایی، خصوصاً کانسارهای مس خالص در بازالتها که زئولیت در آنها به عنوان یک گانگ یا کانی باطله مشخص -ولی نه الزاماً فراوان- وجود دارد.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zephyr

نسیم، باد مغرب، باد صبا، باختر باد، نسیم باد مغرب سایر معانی: باد خوشایند، صبا، نخ یا پارچه یا جامه ی سبک وزن [نساجی] زفیر ( نوعی پارچه پنبه ای با تراکم زیاد و بافت ساده )

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zephyrus

(اسطوره یونان) خدای باد مغرب، دار گونه باد صبا، باد صبا

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zeradivide

[کامپیوتر] تقسیم بر صفر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zermelo

[ریاضیات] زرملو

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zermelo axiom

[ریاضیات] اصل موضوع تسرملو

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zero access memory

[برق و الکترونیک] حافظه دسترسی صفر حافظه کامپیوتری که زمان دسترسی آن آنقدر کم است که می توان از آن صرف نظر کرد .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zero address instruction

[برق و الکترونیک] دستورالعمل نشانی صفر دستورالعمل کامپیوتری تعریف کننده عملیاتی که در آن مکان، عملگرها با رمز کامپیوتری تعریف می شود، به طوری که به هیچ نشانی نیاز ندارد .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zero air void curve

[زمین شناسی] منحنی اشباع

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zero angle root locus

[برق و الکترونیک] مکان هندسی ریشه های زاویه صفر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید