پی گزند، سالم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون تضمین بی عیب و نقص بودن، همینطور که هست، چکی، باهمه معایب
باشتابی هرچه بیشتر، باسرعتی هرچه تمامتر، منتهای سرعت
به منظور، با توجه به، با در نظر گرفتن، نظربه، بملاحظه
دست بسینه
باتفاق ارا، بایک زبان
[ریاضیات] نا همعلامت
[ریاضیات] با علامت های مختلف
با سرعت و مهارت، با تندی و کاردانی
از (تاریخ)، پس از
با توجه کم گوش کردن
(امریکا - خودمانی) هشیار، وارد، (خودمانی) دارای حواس جمع یا مشاعر خوب، دارای هوش و حواس درست