لیست واژه‌ها

wichita orogeny or wichita or wichita

[زمین شناسی] کوهزایی ویچیتا - نامی که توسط ون در گراچت (1931) برای اولین فاز اصلی تغییر شکل در کمربندهای کوهزایی ویچیتا و اواکیتای اکلاهومای جنوبی استفاده شد. کمربند ویچیتا، توسط چینه های مج ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wick drain

[زمین شناسی] زهکش فتیله ای

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wickedly

شریرانه، بدکارانه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wickedness

بدجنسی، عیب، تبه کاری، تباهی، شرارت، نا بکاری سایر معانی: نا بکاری، شرارت، تباهی، تبهکاری، بدجنسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wickenburgite

[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Pb3CaAl2Si10O27•4(H2O)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wicker

بید سبدی، ترکه یا چوب کوتاه، ترکهای سایر معانی: ترکه، شاخه ی بید، حصیر، ترکه ی بافته، رجوع شود به: wickerwork

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wickiup

کلبـه ی سرخپوستان، کلبه ی چپری، کلبه حصیری مخروطی شکل سر  پوستان

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wicksite

[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCa2(Fe,Mn)4MgFe(PO4)6 2(H2O)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wicopy

رجوع شود به: basswood

دیکشنری انگلیسی به فارسی

widdershins

رجوع شود به: withershins

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wide

نا محدود، فراخ، پهناور، پهن، عریض، گشاد، پرت، بسیط، زیاد، کاملا باز، وسیع، وسیع سایر معانی: پر پهنا، به پهنای، به عرض، گسترده، جامع، فراوان، بسیار، فراخناک، (کاملا) باز، گشوده، چهارتاق، دور ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wide angle camera

[عمران و معماری] دوربین با زاویه باز

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید