ضربه، قسمت، تسمه، ضربت، صدای بر خورد دو جسم، با صدای بلند زدن، کوبیدن سایر معانی: با ضربه ی پر صدا گرفتن یا زدن، (محلی)، تسمه ی چرمی، سهم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی) وانگی (انواع نی های بومی چین و ژاپن از جنس phyllostachys)
بارانداز، اسکله، جتی سایر معانی: رجوع شود به: shore، (کشتی) پهلو گرفتن، (کشتی) اسکله دار کردن، بارانداز ساختن، لنگر گاه ساحل رودخانه بااسکله یا دیوار، محکم مهارکردن [عمران و معماری] لنگر گاه ...
ادیس وارتن (نویسنده ی امریکایی)
کدام، چه، چقدر، چه نوع، حرف ربط، هر چه، چه اندازه، انچه، چه مقدار، چگونه سایر معانی: چی، آنچه، هرکاری، هر چیزی، آنچه که، آنچه را که، آن چیزی را که، (با: with) هر طوری شده، باری به هر جهت، تا ...
چه تفریحی
چطور؟، چطور شد؟، پس چی ؟
از برادرتان چه خبر دارید؟
نمیدانم او را چه میشود، نمیدانم چه اش هست
منظورت چیست ؟
باد آورده رو باد میبره
ازسخن او چه دستگیرتان شد