[نفت] تزریق آب به چاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] آزمایش جریان چاه
[ریاضیات] خوش ساخت
[ریاضیات] فرمول خوش ساخت، دستور خوب ساخته
[عمران و معماری] تابع چاه - معادله چاه
[نفت] چاه آب افتاده
خوب مهتری شده، خوب نگهداری شده، مرتب و منظم، مواظبت شده، مهتری شده
[نفت] تبدیل شیرآلات سر چاه
[نفت] سرداب سر چاه
[نفت] فشار سر جداره
[عمران و معماری] چشم پلکان
مشهور، شهره، نیکنام، نامور، شناخته شده، خوشنام، معروف، واضح، پیش پاافتاده [ریاضیات] آشنا