(به ویژه کوچگران غرب امریکا در قرن گذشته) کاروان دلیجان ها، کاروان گاری ها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گنجایش واگن، بار واگن
(ایالت هاوایی - امریکا) زن، زن بومی
شیون کنان، ناله کنان
رو کوب چوبی، مصالح رو کوبی
گاری ساز، درشکه ساز، واگن ساز
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaAl2Si4O12•2(H2O)
[برق و الکترونیک] wide-area information server-خدمات دهنده اطلاعات گستره نرم افزاری برای پیدا کردن و اصلاح مدارک بر اساس لغات کلیدی ای که کاربر تعریف می کند.
میان، کمربند، دور کمر، کمر لباس، میان تنه سایر معانی: (بخشی از بدن که میان دنده ها و لگن خاصره قرار دارد) کمر، گردگاه، بخش میانی (به ویژه اگر طرفین آن از وسط آن عریض تر باشند)، میانگاه، (جام ...
[کوه نوردی] حمایت کمری (کفلی)
کمربند [کوه نوردی] کمربند حمایت
لنگ، رجوع شود به: loincloth [نساجی] لونگ - پارچه حمام