اسیب پذیری سایر معانی: اسیب پذیری [کامپیوتر] آسی پذیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمند، حریص، جهانخوار، لاشخور مانند، درنده خوی، کرکسی
فرج مانند، به شکل آلت تناسلی زن، زهار، دارای شکاف فرج مانند
[خودرو] سیستم کنترل زمان متغییر سوپاپ در Toyota
در2 کیلومتری شهر
[حسابداری] بیمه مازاد بر مبلغ فرانشیز ؛ خسارت ویژه کالا علاوه بر خسارات عمومی نیز قابل پرداخت است
[زمین شناسی] گرهکهای چرتی - گرهکهای چرت که توسط هوازدگی تشکیل شده اند. (دانبر و رادجرز 1957).
بخش 2تهران
w|oمخفف: بدون، بی
[زمین شناسی] تنگستن - موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از: - نام عنصر :Tungsten - شماره اتمی :74 - وزن اتمی :183.85 - آرایش الکترونی :2-8-18-32-12-2 - نوع عنصر :فلزات حد واسط - گروه ...
[آمار] دبلیو (W)-آماره
رودخانه ی وال (در هلند)