اتشفشان شناسی سایر معانی: (قدیمی) رجوع شود به: volcanology، volcanology اتشفشان شناسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] ساختاری حد واسط بین یک پشته میان اقیانوسی و یک کمان جزیره ای. مثلاً وولکانوریوم قطب شمال بین ژرف های نانسن و آموندسن در اقیانوس منجمد شمالی. (ران کورن و همکاران، 1967، ص161).
(گویش لاتین که در میان عوام ایتالیا رواج داشت) لاتین عامیانه
ادم عوام، ادم عامی و پست سایر معانی: آدم بی نزاکت، آدم هرزه درای
پستی، وحشیگری، اصطلاح عوامانه، عوامیت سایر معانی: هرزگی، بی نزاکتی، بددهانی، vulgarism اصطلاح عوامانه
پست کردن، مبتذل کردن، ساده کردن، عوامانه کردن سایر معانی: عوام پسند کردن، قابل فهم عوام کردن
بطور عوامانه یاپست، معمولا، ازلحاظ توده
اسیب پذیری سایر معانی: اسیب پذیری [کامپیوتر] آسی پذیری
آزمند، حریص، جهانخوار، لاشخور مانند، درنده خوی، کرکسی
فرج مانند، به شکل آلت تناسلی زن، زهار، دارای شکاف فرج مانند
[خودرو] سیستم کنترل زمان متغییر سوپاپ در Toyota
در2 کیلومتری شهر