ولتاژ، اختلاف سطح، نیروی الکتریک برحسب ولت سایر معانی: (برق) ولتاژ، ولت چندی، فشار (یا کشش) برق [عمران و معماری] ولتاژ [کامپیوتر] ولتاژ [برق و الکترونیک] ولتاژ - ولتاژ واژه ای که اغلب برای ب ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] شکست ولتاژ
[برق و الکترونیک] درجه بند ولتاژ منبع ولتاژی که ولتاژ درجه بندی قابل تنظیمی با دقت بالا، برای درجه بندی ابزارهای اندازه گیری تأمین می کند.
[برق و الکترونیک] نویان کنترل شده با ولتاژ نوسان سازی که بسامد آن را می توان با تغییر دادن ولتاژ اعمالی، عوض کرد. [برق و الکترونیک] نوسان ساز کنترل شونده با ولتاژ
[برق و الکترونیک] کلید کنترل شده با ولتاژ
[برق و الکترونیک] تقسیم ولتاژ
[برق و الکترونیک] دو برابر کننده ولتاژ مدار یکسوساز بدون ترانسفوماتوری که ولتاژ خروجی آن حدود دو برابر یکسوساز نیم موج معمولی است. دو برابر شدن ولتاژ یا شارژ شدن خازن در طول نیم سیکل تلف شده ...
[شیمی] افت ولتاژ [برق و الکترونیک] افت ولتاژ ولتاژ ایجاد شده در دو سر عنصر یا رسانا در اثر عبور جریان از مقاومت یا امپدانس آن عنصر یا رسانا. - افت ولتاژ [مهندسی گاز] افت ولتاژ
[برق و الکترونیک] پسخورد ولتاژ پسخورد که در آن افت ولتاژ دو سر بخشی از امپدانس بار به طور سری باولتاژ سیگنال ورودی عمل می کند.
[برق و الکترونیک] مبدل ولتاژ قطعه مداری دو پایه که ولتاژ پایه آن مستقل از جریان عبوری ازقطعه است.
[برق و الکترونیک] ضرب کننده ولتاژ - چند برابر کننده ولتاژ منبع ولتاژهای DC که بیشتر از ولتاژ AC ورودی است و از دو یا چند مدار دو برابر کننده ولتاژ متوالی تشکیل شده است . تعداد طبقات چند براب ...
[برق و الکترونیک] حد مجاز ولتاژ ؛ ولتاژ کار حداکثر مقدار ولتاژ قابل تحمل که می توان به طور امن به قطعه الکتریکی اعمال کردو با خطر احتمال شکست الکتریکی مواجه نشد.