تبخیر شدن، بخار کردن سایر معانی: تبدیل به ماده ی فرار کردن یا شدن [شیمی] بخار شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cu++3V+++++2O7(OH)2•2(H2O)
[زمین شناسی] الف) بخشی از پوسته کره زمین که از آتشفشانها و سنگهای نیمه عمیق متعددی ساخته شده است. (ماکیاما، 1954، ص146). - ب) آتشفشان. این اصطلاح استفاده کمی دارد.
[زمین شناسی] هوامیز آتشفشانی - ذرات یا قطرات بسیار ریز (به قطر کمتر از یک میکرون) که عمدتا مرکب از اسید سولفوریک و آب است
[عمران و معماری] خاکستر آتشفشان [زمین شناسی] جریان خاکستر آتشفشانی - رسوب آتشفشانی حاصل از قطعات سنگی که معمولا شیشه ای بوده و قطر ذرات آن کمتر از 4 میلیمتر است
[زمین شناسی] جریان خاکستر آتشفشانی - ترکیبی از خاکستر آتشفشانی و گازها است که در اثر نیروی ثقلی در جو زمین بسمت پایین حرکت می کنند. - رسوب آتشفشانی حاصل از قطعات سنگی که معمولا شیشه ای بوده ...
[زمین شناسی] بمب آتشفشانی - قطعه سنگ آذرآواری است که اثرات سردشدگی در هوا بر روی سطح قشر نانی یا خط جریان آن دیده می شود.
[زمین شناسی] برش ولکانیکی - سنگی که از قطعات زاویه دار و بزرگ سنگهای آتشفشانی (خاکستر، بلوک و بمب) تشکیل شده است.
[زمین شناسی] زنجیره آتشفشانی - آرایش خطی تعدادی آتشفشان را گویند که ظاهراً با یک رخداد زمین شناسی کنترل کننده مانند گسل، مرتبط اند.
[زمین شناسی] مخروط آتشفشانی - توده ای شامل مواد گدازه ای و آذرآواری که نزدیک مجرای مرکزی آتشفشان قرار دارند - یک تپه مخروطی از جنس گدازه و یا مواد آذر آواری که در اطراف یک دودکش آتشفشانی جمع ...
[زمین شناسی] گنبد آتشفشانی - توده ای گنبدی شکل از گدازه منجمد شده در اطراف مجرای آتشفشانی که دارای گرانروی بالایی بوده و نمی تواند جریان یابد - توده ای شیبدار از گدازه خمیری ویسکوز که از مجر ...
[زمین شناسی] زمین لرزه آتشفشانی - زمین لرزه ای که بیشتر همراه تاثیر نیروهای آتشفشانی دیده می شود تا در زمان فعالیتهای نیروهای زمین ساختی.