بانوی ویکنت، مقام ویکنت سایر معانی: مقام و عنوان ویسکنت (viscountship هم می گویند)، viscountess بانوی ویکنت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قلمرو ویکنت سایر معانی: رجوع شود به: viscountcy، مقام ویکنت
[برق و الکترونیک] بازی مهار شده ی ویسکوزی بازی پیکاپ گرامافون که به طور مکانیکی با مایع دارای ویسکوزیته بالا مهار شده است، به طوری که بازو به هنگام پایین آمدن به نرمی روی صفحه قرار می گیرد.
[سینما] رویه متحرک روغنی
[عمران و معماری] میرایی چسبنده [پلیمر] میرایی گرانرو
[عمران و معماری] ضریب میرایی چسبنده
[عمران و معماری] اتلاف لزجتی
[عمران و معماری] اثر لزجت
[عمران و معماری] سیال لزج [آب و خاک] سیال لزج
[پلیمر] مایع گرانرو
[حسابداری] مواد با گرانروی بالا
اندرون، احشاء، عضوی که در احشاء واقع شده است سایر معانی: مفرد واژه ی : viscera