(نام ماه اضافی تقویم یهود - هر سه سال یکبار) واآدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گوشت گوساله ی سرخ کرده در آب لیمو و شراب سفید و کره) ویلپکاتا
[زمین شناسی] عملگر برداری [آمار] عملگر برداری
[زمین شناسی] اصطلاحی توصیف کننده کلاسی از ساختارهای دادههای فضایی که در آن اطلاعات فضایی به صورت بردار ارایه می شود
تصویربرجسته نما [سینما] وکتوگراف [یکی از روشهای نمایش فیلم برجسته ]
حامل، بردار سایر معانی: برداری، (ریاضی) بردار، وکتور، (جانور و به ویژه حشره ی ناقل بیماری) ناقل، واگیران، مسیر هواپیما، (نشان داده شده توسط قطب نما) گذرراه، vectorial هن، جهت، خط سیر، شعاع ح ...
[ریاضیات] مولفه ی بردار
[کامپیوتر] بردار اطلاعات مجتمع
[ریاضیات] معادله ی برداری
[کامپیوتر] بردار نمایش گرافیکی
[ریاضیات] عملیات برداری
[زمین شناسی] تبدیل دادگان برداری به رستری، فرایندی که داده های فضایی موجود به شکل مجموعه ای از نقاط، خطوط و پلی گونها را به یک آرایه از مقادیر سلولی تبدیل می کند.