(پزشکی) بیماری ناشی از فعال بودن نابهنجار عصب دهم مغز، کشیدگی واگوس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، دربدر، اوباش، ادم اواره و ولگرد، سر گردان سایر معانی: ولگرد، عیار، عیاروار، دایما در حرکت، بی خانمان، خانه بدوش، آواره
[کامپیوتر] موتر جستجویی برای شبکه ی جهانی web که شرکت thinking machines آن را ساخته است و در شبکه ی اینترنت موجود است .
(طبقه بندی اجتماعی هندوها در سابق) ویسیا (طبقه ی سوداگر و کشاورز)
[زمین شناسی] واکیت - سنگی که اغلب از ویک (vake) ساخته شده است. این اصطلاح توصیه نمی شود.
[برق و الکترونیک] باند ظرفیت، نوار ظرفیت
[نساجی] پیوند والانسی - باند والانسی
تپه های والدی (میان مسکو و سن پترزبورگ ـ روسیه)
ظرفیت، ارزش، بنیان، قدر، ظرفیت شیمیایی، ارزایی، واحد ظرفیت، بنیان ترکیب اتمی سایر معانی: (شیمی) ظرفیت، والانس، ارزش (valency هم می گویند)، توان [شیمی] والانس [برق و الکترونیک] ظرفیت، والانس ...
[شیمی] نوار والانس [برق و الکترونیک] باند ظرفیت باند انرژی پرشده که منبع الکترونهای برانگیخته برای باند هدایت در بلورجامدی مانند دیود نور گسیل ( LED) است . این دو باند با شکاف ممنوعه از یکدی ...
[برق و الکترونیک] پیوند والانس پیوند تشکیل شده بین الکترونهای دویا چند اتم .
[شیمی] نظریه پیوند والانس