رجوع شود به: urogenital
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[علوم دامی] اوروس(گاو وحشی) مترادف با اوراک .
(ماده ی رنگی که پیشاب را زرد فام می کند) اوروکرم، رنگ اوره
(پزشکی) وابسته به اندام های پیشابی و تناسلی، پیشابی - تناسلی، ادراری - تناسلی، وابسته به دستگاه ادرار و اعضای تناسلی، ادراری و تناسلی
ویژهگر بیماریهای دستگاه ادرار سایر معانی: طب ویژه گر بیماریهای دستگاه ادرار
(در بیشتر پرندگان) غده ی دم کفلی
دب اکبر سایر معانی: (نجوم) دب اکبر، استارگان بزرگ خرس، هفت اورنگ مهین [زمین شناسی] دب اکبر ،خرس بزرگ
دب اصغر سایر معانی: (نجوم) دب اصغر، استارگان کوچک خرس، هفت اورنگ کهین [زمین شناسی] دب اصغر ،خرس کوچک
تیره گزنه
[زمین شناسی] اورتیت - سنگ آذرین درونی که نوعی نفلین سینیت به رنگ سبز- خاکستری تیره، ریز تا متوسط دانه است . در توده های نفوذی آلکالن تشکیل می شود. حاوی نفلین(90-70%)، آژرین و فلدسپار است و س ...
کرکس سیاه امریکایی
کشور اوروگوئه (امریکای جنوبی - پایتخت: 186922 - montevideo کیلومتر مربع)