[زمین شناسی] شیب وجه بالادست(سد)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] پیش دماغه [زمین شناسی] پیش دماغه
[عمران و معماری] پایه سراب [زمین شناسی] پاشنه، پایه سراب
[عمران و معماری] خط پایه سراب
کشیده شده به سوی بالا، فراز کشیده
زمان گذشته و اسم مفعول: upsweep، دارای قوس یا کشیدگی به سوی بالا
افزایش، فزونی
به سوی بالا خمیده کردن، به سوی بالا کج کردن، بطرف بالا کج کردن
زمان کار ماشین یا کامپیوتر، زمان دایر بودن، کار زمان [کامپیوتر] پریود زمانی که در طول آن یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل می کند یک دوره زمان که تجهیزات بدون خرابی کار می کند [زمین شنا ...
[آب و خاک] تابش جوی رو به بالا
[زمین شناسی] بالا اریبی [ریاضیات] بالا اریبی [آمار] بالااریبی
[ریاضیات] تابع مقعر رو به بالا