حامی، نگاه دارنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] زمان سرچاه - در یک اکتشاف لرزه ای، زمان مورد نیاز برای ضربه لرزه ای برای حرکت از یک عمق مشخص در یک سوراخ انفجار تا سطح.
(مبل و غیره را) تشک دوزی کردن، تشک دار کردن، فنردار و تشکی کردن، تودوزی کردن، مبلمان کردن خانه، پرده زدن، رومبلی زدن
(گیاه شناسی) پنبه ی بلندا (gossypium hirsutum - الیاف زبر و کوتاه دارد)
[عمران و معماری] فشار برخاست - فشار از تحت به فوق - زیرفشار - فشار بلند کننده - فشار بالا برنده [زمین شناسی] فشار برخاست، فشار از تحت به فوق، زیر فشار، فشار بلند کننده، فشار واژگون ساز، بالا ...
بالا برنده، متعال کننده
[زمین شناسی] بالا آمدگی
بشرافتم سوگند
رویه، فوقانی، بالایی، بالا رتبه، زبرین، بالاتر، بالا سایر معانی: فرازین، علیا، فرازتر، بلندتر، رویی، (در) رو، شمالی، اخیرتر، نو، نوین، (جمع) جامه ی بالایی، بلوز، پیراهن، دندان بالا، دندان فو ...
[آب و خاک] جو بالا
[ریاضیات] مرز بالا
[ریاضیات] کران بالای متغیر ها