زیر عرشه، دوراز نظر، مرده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحت هیچ شرایطی، به هیچ وجه
(انگلیس) خانه ی فروشی که برای آن بیعانه داده شده است
با این قول که راز پوشیده بماند، با قول کتمان مطلب
با بی میلی، با وجود معترض بودن، با وجود عدم توافق [حقوق] (پرداخت وجه) با حفظ حق اعتراض
[عمران و معماری] کم آرماتور [عمران و معماری] کم آرماتور - کم فولاد - کم آرماتورگذاری شده
در یک بسته یا پاکت دیگر
تحت نفوذ یا فرمان کسی
[فوتبال] زیرتوپ (بازی هوایی)
تحت سرپرستی، زیر نظر، تحت تصدی
تحت شرایط موجود، فعلا
سری، زیرجلی، غیرقانونی، از زیر پیشخوان، قاچاقی، داروی بدون نسخه و غیر مجاز