[آمار] اریبی نوع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] تیپ سازی [ریاضیات] تغییر موقت نوع
[زمین شناسی] فسیل نمونه - اصطلاحی که گهگاه به عنوان مترادفی برای فسیل شاخص استفاده می شود.
[صنعت] خطای نوع یک، ریسک تولید کننده ،هشدار اشتباه - تعیین یک قطعه خوب به عنوان یک قطعه بد [ریاضیات] خطای نوع اول، اشتباه نوع اول [آمار] خطای گونه I (= خطای نوع اوّل)
[برق و الکترونیک] شناسه نوع
[صنعت] خطای نوع دوم، ریسک مشتری یا خریدار، ارزیابی غلط - تشخیص یک قطعه بد به عنوان یک قطعه خوب [ریاضیات] خطای نوع دوم، اشتباه نوع دوم [آمار] خطای گونه I (= خطای نوع دوم)
[ریاضیات] احتمال خطای نوع دوم
فلز ویژه ی حروف چاپ (آمیزه ی قلع و سرب و آنتیموان)، فلز حروف ریزی
[عمران و معماری] نوع برخورد - نوع تصادف - نوع تصادم
[عمران و معماری] نوع چراغ راهنما
[عمران و معماری] نوع کامیون