دوگانه، دو نفره، دونفری سایر معانی: دو نفر، دو تا، بازی یا رقص دو نفری، دونفری، دو نفره، دوگانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(قدیمی - شاعرانه) it would
دو تا خوب سه تا زیاد
[زمین شناسی] ممنون از شما
[یوگا] قطع شدن تدریجی ذهن از عالم مادی - کنترل نفس
(اسطوره ی یونان) تایکی (خدای بخت - روم باستان: fortuna)
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Na6Mg2(CO3)4(SO4
[ریاضیات] توپولوژی تیخونف
[ریاضیات] فضای تیخونوف
[ریاضیات] قضیه ی تیخونوف
[نساجی] لیف مصنوعی تیکورا ( نخ بافندگی از انواع گوناگون )
زمان استمراری فعل: tie، وجه وصفی معلوم از فعل tie، متصل کننده