دو مشته، دو مشتی، قادر به کار بردن هر دو مشت، شدید، سخت، نیرومند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] تاب دهنده دو بر یک
[نساجی] تاب دادن دو بر یک
درسر، دوسر
دویست، دوسد
دویست
[ریاضیات] ایده آل دو طرفه
[نفت] دولایه
[عمران و معماری] دو لایی قیراندود شده
دارای دوپا، دوپایه، دوپایی
[ریاضیات] طرح دو سطحی
انباره دو سطحی