انبرک، با موچین کندن سایر معانی: رجوع شود به: tweezers، موچین، قیچی [نساجی] منقاش پارچه پاک کنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یکی از دوازده قسمت، دوازدهم، دوازدهمین سایر معانی: شماره ی دوازدهم
دوازدهم انکه
دوازده پیرو عیسی، حواریون
سورا سطر دوازدهم [کامپیوتر] منگنه سطر دوازدهم ،سوراخ سطر دوزادهم
دارای دوازده بخش، دوازده گانه
(قدیمی) یک سال، یک سال
یک شیلینگی
بیست و یکم سایر معانی: بیست ویکم
قطع کاغذ یاکتاب 42 ورقی
تبرزین دو لبه
دو برابر، دوبار، دو مرتبه، دو دفعه سایر معانی: دو چندان، دوفعه [مهندسی گاز] دوبار، دودفعه، دومرتبه [ریاضیات] دو بار، دو برابر، دو مرتبه، دو دفعه