[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ca,Mn++)14Si24O58(OH)8•2(H2O)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرپا، فتق بند، خوشه، کوک زن، شکم بند، بقچه، گره زدن، چوب بست زدن، بادبان را جمع کردن، بار سفر بستن، دسته کردن، بسیخ کشیدن، خوشه کردن، جفت کردن، بهم بستن، بستن سایر معانی: (معمولا با: up) بست ...
[عمران و معماری] سد با پشتبند خرپایی [زمین شناسی] سد با پشت بند خرپایی
[عمران و معماری] قاب خرپایی [زمین شناسی] قاب خرپایی
دسته، بسته، چوب بست زننده، بشکه ساز سایر معانی: محکم شده
[حقوق] امانت نامه، سند رهن، سند تولیت، قرارداد امانی، وقف نامه
[معدن] گسل رانده (زمین شناسی ساختمانی)
[نساجی] وجوه امانی
توکل کردن به، متکی بودن به، اعتماد کردن به [حقوق] به صورت امانی
اعتماد یا توکل بخدا
سرزمین تحت قیمومت (طبق اجازه ی سازمان ملل)، ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد