رجوع شود به: year
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] سینمای گرمسیری
[آب و خاک] حاره
مجاز، مجازی، گرمسیری، دارای تفسیر اخلاقی سایر معانی: مجاز majaaz
(گیاه) وردا دوست، چرخش دوست
رجوع شود به: tropospheric scatter
[برق و الکترونیک] خم شدن تروپوسفری شکست امواج رادیویی در لایه های مجاور توده های هوا که مشخصه های دما و رطوبت متفاوتی در تروپوسفر دارند و ارسال امواج رادیویی VHF را به مسافتهای دور امکان پذی ...
پراکنش گشتکره، پراکنش ورد سپهری
tropous _پسوند (صفت ساز): گراینده، متمایل، - گرای [anatropous]
tropy _رجوع شود به: -tropism
لئون تروتسکی (بلشویک روسی)
پاچه، اسب یورتمه رو، یورتمه ران، شخص چابک و پرکار سایر معانی: (به ویژه اسب) یورتمه رو، (آدم) فعال، کاری، دائما در دوندگی، درجمع پاچه