نعره گوزن نرهنگام مستی یاشهوت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرص دارو، قرص مکیدنی، شاخ سه شعبه گوزن سایر معانی: (دارو) حب، قرص، شا سه شعبه گوزن
(کالبد شناسی) بخش یا سازواره ی گردونه ای، گردنده، قرقره ای، چرخشی
زمان گذشته و اسم مفعول فعل: tread، زمان ماضی قدیمی فعل tread، گام زد
[نساجی] لیف مصنوعی تروفایل ( پلی اتیلن )
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: H2(UO2)2(AsO4)2•8(H2O)
[کوه نوردی] غارزیان
وحشی، غارنشین، انسانهای غارنشین سایر معانی: (به ویژه انسان های اولیه) غارزی، انزواگرای، معتکف، گوشه نشین، تک زی
(اسطوره ی یونان) اسب تروی (اسب چوبی که سلحشوران یونانی در آن پنهان شدند و نیمه شب دروازه های شهر تروی را به روی یونانیان گشودند)، وسیلهی نابودی [کامپیوتر] اسب تزوجان، اسب تروا - اسب تروجان - ...
(اسطوره ی یونان) جنگ تروی
[ریاضیات] نقاله ی قرقره ای
[برق و الکترونیک] تنظیم کننده شیپوری