جزیره ی توباگو (در دریای کارائیب - 300 کیلومتر مربع)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ازمرحله پرت بودن، بکلی دراشتباه بودن، گیجشدن، متحیرماندن
سورتمه دراز و باریک، با سورتمه رفتن سایر معانی: (به سرعت) کم شدن، کاهش یافتن، افت کردن، سورتمه ی چند نفری، سورتمه ی دراز، با سورتمه حرکت کردن، سورتمه سواری کردن
سورتمه سوار
کفل، لنبر سایر معانی: لیوان آبجو (به شکل یک آدم چاق و کلاه به سر)، سرین، خیابان، جاده اصلی، راه زنی
(قطعه ی موسیقی به سبک آزاد برای پیانو و ارگ) توکاتا
(هریک از مردمی که تا حدود 1000 میلادی در آسیای مرکزی زندگی می کردند) توکاری، تو خاری، زبان توخاری (از زبان های هند و اروپایی)
جهیزیه سایر معانی: جیهزیه دادن، جهاز دادن
[صنایع غذایی] توکوفرول، ویتامین ای : دسته ای از ویتامینهای محلول در چربی به نام ویتامین ای از نوع آلفا بتا گاما و دلتا که به عنوان ضد اکسیداسیون چربیها استفاده می شود
اسم خاص مذکر
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Na,Ca,K)2(Mn++++,Mn+++)6O12•3-4.5(H2O) [خاک شناسی] تودوروکیت
پنجه، جای پا، انگشت پای مهره داران، با انگشت پا زدن یا راه رفتن سایر معانی: انگشت پا (انگشت دست: finger)، با پنجه ی پا زدن یا راندن، تیپا زدن، با تک پا زدن، با نوک پا راه رفتن، پاورچین رفتن، ...