سراپا گوش بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] برابر است با
درباره ی چیزی خشمگین بودن
ازرده شدن، رنجیدن
[ریاضیات] در دسترس قرار گرفتن، در دسترس بودن
پیشدستی کردن بر
[ریاضیات] سازگار بودن با
[ریاضیات] مخالفت کردن، مخالف بودن
غیر قابل فهم بودن، اصلا نفهمیدن
(عامیانه) مجبور به انجام کاری شدن (به خاطر شانه خالی کردن دیگران)، (کارها) روی دست کسی افتادن
(عامیانه) از مشکلات عبور کردن (یا گذشتن)، دشواری ها را پشت سر گذاشتن
[زمین شناسی] تنش، استرس