[علوم دامی] تلاقی سه نژادی ؛ یک سیستم اصلاحی است که عبارت است از آمیزش متناوب نرهای سه نژاد مختلف با ماده های آمیخته .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] سیستم سه راهی سیستم بلندگوی سه واحدی که از ووفر برای پایین ترین بسامدها واحد محدوده ی میانی و تیوتر برای بسامدهای بالا تشکیل شده است .
[سینما] مسدودکننده سه باله یا سه پرده ای
سه نفری، بازی سه نفری سایر معانی: گروه سه نفری، سه نفره، سه تایی
(نادر) بخشی از زیست شناسی که با پرورش جانور و گیاه سر و کار دارد، زیا شناسی، علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
مرثیه خوان، روضه خوان، مرثیه نویس
مرثیه، سوگ شعر، شعر عزا سایر معانی: سوگنامه، نوحه (threnode هم می گویند)
(آمینو اسیدی به فرمول ch3ch(oh)ch(nh2)cooh ) ترونین
زمین خرمن کوبی
خرمن کوب، ماشین خرمن کوبی، ماشین غله پوست کنی سایر معانی: ماشین خرمن کوب
[برق و الکترونیک] اثر آستانه حذف ذاتی نویز در گیرنده مدوله شده فاز یا بسامد با حاملی که مقدار قله آن فقط اندکی بیشتر از نویز است. - اثر آستانه
[برق و الکترونیک] انرژی آستانه حد انرژی ذره تابش شده ی فوتون که در کمتر از آن واکنش endothermic خاصی اتفاق نمی افتد یا واکنش هسته ای خاصی را نمی توان مشاهده کرد.