سو استفاده از قانون، حیله ی قانونی به کار بردن [حقوق] سوء استفاده از جریان دادرسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی - از ریشه ی عربی) ابوتیلون (جنس abutilon از خانواده ی mallow)، خطمی صحرایی
مجاورت، زمین همسایه، کنار، زمین سر حدی، طرف، زمین مجاور، حد، نیم پایه، پایه جناحی، مرز، بست دیوار، نزدیکی، اتصال، پشتیبان، سرحد، خرپا، سامان، پشت بند دیوار سایر معانی: اتصال (در یک انتها)، ت ...
[نفت] اتصال نیم پایه
[معدن] پایه های باربر (نگهداری)
خریدن، پرداختن، کفاره دادن، ایستادگی کردن، ایستادن
(قدیمی) تاوان دادن، جریمه یا تنبیه شدن، کفاره دادن
دارای شدت یا ژرفای سنجش ناپذیر، شکاف ژرف (در زمین)، ژرف گودال، ژرف گسله، مغاک، هاویه، ورطه، چهچال، اعماق (دریا)، ژرفنا، abysm : بسیار عمیق، بی پایان، غوطه ورساختن
بسیار عمیق سایر معانی: گردابی، ژرف، ورطه ای، ناپیمودنی [عمران و معماری] مغاکی [زمین شناسی] مغاکی این اصطلاح معمولا "متعلق به پایینترین اعماق اقیانوسها"ست عمق ناحیه مغاکی را بطور کلی از 4000 ...
[نفت] ناحیه مغاکی
ناحیه ی ژرف کف اقیانوس ها (که در آنجا حیوانات کور هستند و گیاهی نمی روید)، مغاکی [زمین شناسی] منطقه بسیار عمیق این منطقه شامل قسمتی از دریاست که عمق آن بیشتر از3000 متر تا 4000 متر میباشد [م ...