لیست واژه‌ها

anatase

رجوع شود به: octahedrite

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anatase or octahedrite or octahedrite

[زمین شناسی] آناتاز - شرایط تشکیل: آناتاز با دو کانی روتیل و بروکیت پلی مورف است و هرسه دارای فرمول شیمیایی یکسان هستند اما دارای ساختارهای متفاوتی هستند. در دمای بالا، در حدود 915 درجه سانت ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anatexite

[معدن] آناتکسیت (سنگ شناسی)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anathematize

نفرین کردن، لعنت کردن، عاق کردن، مردود ساختن سایر معانی: تکفیر کردن، (کلیسا) رسما محکوم و منفور اعلام کردن، ملعون شناختن، نفرین شدن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anatiradar coating

[برق و الکترونیک] پوشش پادرادار پوششی که در بدنه ی بعضی هواپیماها به منظور کاهش بازتاب امواج رادیویی و به حداقل رساندن احتمال کشف توسط رادار به کار می رود .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anatolia

آسیای صغیر، آناتولی، بخش آسیایی کشور ترکیه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anatomical

تشریحی، وابسته به کالبدشناسی سایر معانی: تشریحی (anatomic هم می گویند)، کالبد شناختی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anatomist

کالبد شناس، متخصص علم تشریح، تشریح کننده سایر معانی: متخصص تشریح [بهداشت] کالبد شناس

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anatomy

تجزیه، تشریح، ساختمان، ساختمان بدن، کالبد شناسی، استخوان بندی، مبحی تشریح سایر معانی: شناخت ساختمان گیاهان و جانداران، کالبد شکافی، تشریح (بدن جاندار یا گیاه)، ساختمان بدن جاندار یا گیاه، سا ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

anatto

رجوع شود به: annatto

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ancestor

جد، نیا سایر معانی: نیا (جمع: نیاکان)، جد (جمع: اجداد)، تبار، (جانورشناسی - گیاه شناسی) پیشگونه، پیش کسوت، پیشگام، (جمع) پیشینیان، اجداد [ریاضیات] نیا، نیایی، جد، پدربزرگ

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ancestress

جده

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید