کاهش شهوت، نقصان قوهء باء، عنن سایر معانی: داروهای فلجکننده ء اعضاء تناسلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(پزشکی - حساسیت شدید نسبت به پروتئین ها) فراپایش، آنا فیلاکسی، شوک آنا فیلاکتیک
(پزشکی) آناپلاستیک، واپس واره
رجوع شود به: annapurna
هرج و مرج، مربوط به اشفتگی اوضاع، پرهرج ومرج سایر معانی: هرج و مرج، مربوط به اشفتگی اوضاع
هرج و مرج، اغتشاش، بی نظمی، بی قانونی، بی ترتیبی سیاسی، خودسری مردم سایر معانی: فقدان دولت و نظام حاکم، آشوب، ناسالاری، ناسالارگرایی، نابسامانی، ناسامانی
(پزشکی - زبان شناسی) ناتوانی در ادای کلمات
بى حرف تعریف، بى بند، بى مفصل
(عینک) عدسی غیر آستیگمات، عدسی دوگانه، عدسی غیر استیگمات کروی
[سینما] عدسی آناستیگمات
(عینک) وابسته به عدسی ضد آستیگمات، عدسی دوگانه
بهم پیوستن، هم دهانی، همدهانگری، تلاقی سایر معانی: (زیست شناسی) آناستاموز، هم دهانگی، pl هم دهانی، تلاقی رگها و اعصاب