سهم برده، سهیم سایر معانی: کسی که به او سهم یا بخشی داده شده است، کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده [نساجی] سهامدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] چندرنگی نوعی نورافشانی که در آن طول موج نور گسیل شده با نور جذب شده متفاوت است .
[خودرو] بار مجاز [عمران و معماری] بار مجاز
[معدن] نسبت باطل هبرداری مجاز (معادن روباز)
[زمین شناسی] سرعت مجاز
[شیمی] ترازهای انرژی مجاز
[برق و الکترونیک] پوسه ی آلیاژی پوسه ی نازکی از آلیاژی نظیر نیکل کروم که برای ساخت مقاومت در مدارهای پوسه - نازک به کار می رود.
[برق و الکترونیک] پیوند آلیاژی، پیوند گداخته پیوندی که از آلیاژی کردن یک یا چندناخالصی با نیمرسانا به دست می آید .قرص کوچکی از فلز نیمرساناپس از قرار گرفتن در محل مورد نظر روی پولک نیمرسانا، ...
فولاد [عمران و معماری] فولاد آلیاژی - همبسته فولادی - فولاد آلیاژ - فولاد مخصوص
[عمران و معماری] میله فولادی آلیاژدار
گیاه پرتخم
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی : Na19(Ca,Mn++)6(Ti,Nb)3(Si3O9)2(Si10O28)2Cl•2(H2O) - نام آن از محل اکتشاف آن در شبه جزیره Mt. Alluaiv, Kola روسیه گرفته شده است.