[زمین شناسی] درصد هوا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] خنک کردن به وسیله ی هوا
[برق و الکترونیک] ترانسفور ماتور با هسته هوایی - ترانسفورمرهسته-هوا ترانسفورمری با دو یا چند پیچک پیچیده شده روی فیبر، پلاستیک، یا قرقره های غیر مغناطیسی دیگر و بدون هیچ آهن یافریت در مجموعه ...
[زمین شناسی] جریان هوا [معدن] راهرو تهویه (تهویه)
[معدن] پل هوا (تهویه)
[عمران و معماری] عمل آوردن در هوا
[زمین شناسی] جدا کردن بوسیله جریان هوا [آب و خاک] جریان هوا
پرده ی هوایی (پرده ای از هوا که در آستانه ی در هلیکوپتر با فشار از بالا به پایین وزیده می شود و هوای داخل را یکسان نگه می دارد) [معدن] پرده هوا (تهویه)
[نفت] سکوی حفاری با ضربه گیر بادی
[زمین شناسی] سیکلون هوایی در این دستگاه که مانند هیدروسیکلون عمل می کند،موادجامد همراه با هوا از طریق دهانه ورودی و به طور مماسی وارد بخش استوانه ای می شوند. بخش دانه درشت از رأس مخروط و بخش ...
(ارتش) سیلندر هوا، ضربه گیر توپ، ضربه گیر جنگ افزار
لشکر هوایی سایر معانی: (نیروهای هوایی امریکا) لشکر هوایی