تبدیل به هوا کردن، به بخار یا گاز تبدبل کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطور هوایی، هواسان
[زمین شناسی] عکسی که به روش هوایی گرفته شده
وابسته به هواپیمایی و علم هوانوردی، پیشوند:، هوا [aerolite]، مربوط به پرواز یا هواپیما
[زمین شناسی] ژنراتور بادی (مولد بادی) تأسیساتی است که در آن محور پروانه یا روتور rotor یک توربین بادی به یک مولد(ژانراتور)برق بسته شده است . مولدهای بادی در جاهایی که به انرژی کم و میانه نیا ...
[زمین شناسی] مثلث بندی هوایی فرآیندی توسعه شبکه ای از مکانهایی افقی ویا عمودی ازروی گروهی از مکانهای شناسایی شده که با استفاده از اندازه گیریهای مستقیم یا غیر مستقیم واز روی عکسهای هوایی ومح ...
(فیزیک - ارتش - مبحث پرتابه هایی که از هواپیما پرتاب می شوند) هوا پرتابه شناسی، فن پرتاب گلوله یا موشک در فضا
هوایی، هوازی سایر معانی: هوازی (گیاه یا جانداری که فقط در مجاورت اکسیژن قادر به زندگی است)، وابسته به ریز جانداران (میکرو ارگانیسم های) هوازی [علوم دامی] وضعیتی که در آن اکسیژن موجود است [زم ...
(علم شناخت میکروب ها و آلودگرهایی که در هوا حرکت می کنند) هوا گرد شناسی، هوا زیست شناسی [آب و خاک] هوازیست شناسی
کشتی طیار
علوم نظامى : نوعى هواپیما
[خودرو] علم جریان هوا یا همان علم باد که برای اتومبیلها خیلی مهم است چون با مقاومت کم در برابر هوا مصرف بنزین هم کاهش میابد.بهترین مقدار مقومت در برابر هوا برای اتومبیلها cw=0,26 میباشد و آی ...