prosecuting attorney
معنی
دادستان، مدعی العموم
سایر معانی: عضو دادسرا، صاحب منصب پارکه
[حقوق] دادستان
سایر معانی: عضو دادسرا، صاحب منصب پارکه
[حقوق] دادستان
دیکشنری
دادستان
اسم
attorney general, prosecuting attorneyدادستان
prosecuting attorney, attorney generalمدعی العموم
ترجمه آنلاین
دادستان